پاسخ به نقد یادداشت «جنگ و امام»
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۷۸۲۳۳
جناب آقای لطفی در واکنش به یادداشت اینجانب در سایت جماران مطلبی را نوشتهاند که تلاش میکنم به آن پاسخ دهم.
در ابتدا یادآور شوم که من در یادداشت خود تلاش کرده بودم نشان دهم حال و هوای غالب سیاستمداران و مقامات رسمی ایران حدفاصل پیروزی انقلاب تا آغاز جنگ، حال و هوایی انقلابی است و اظهاراتشان اگر «خارج از بافت» زمان در نظر گرفته شود، تحریک عراق به شروع جنگ تلقی میشود و البته مرحوم امام تقریبا آخرین شخصی است که چنین موضعی اتخاذ میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در قسمتی از یادداشت بدون اینکه جمله نقل شده را در گیومه قرار دهم، اشاره کرده بودم که آیتالله منتظری نیز مانند دیگر مقامات وقت، در خطبههای نماز جمعه ۱۱ آبان ۱۳۵۸ درحالی که ریاست مجلس خبرگان قانون اساسی را نیز بر عهده دارد، به صراحت بیان میکند که صدام همان شاه است و باید برود. از سیاستمداران دیگر نیز عباراتی را نقل به مضمون و بدون قرار دادن در گیومه آوردهام که حال و هوایشان شبیه به همین موضع آیتالله در تریبون نماز جمعه است.
حالا این نقل قول، مورد انتقاد آقای لطفی قرار گرفته است. در مورد یادداشت ایشان بایست بگویم، اولا «احساس کردم» ایشان خواسته یا ناخواسته مسئله را مسئلهای بین مرحوم امام و مرحوم آیتالله منتظری یا حتی «بیوت» ایشان دیدهاند و بجای ارجاع به نویسنده یادداشت به سایت جماران ارجاع دادهاند و ذکر کردهاند «وابسته به بیت آیتالله خمینی». در حالیکه به نظر نگارنده، مسئله مطرح شده، مسئلهای تاریخی و ملی است نه شخصی یا بیوتاتی. و «تصورم این است» که اگر به محور یادداشت توجه میشد بهتر میبود. چنانکه اشاره شد من در یادداشت خود تلاش کردم ذهنیت سیاستمداران و مقامات ایرانی، در آن سالها را با استناد به سخنان خود ایشان که بعضا در همان زمان مکتوب شده است نشان دهم، و نکته مهم آنکه تاکید کردهام با توجه به جمیع مستندات، آن سخنان حتی اگر تحریکآمیز بوده است، نمیتواند به عنوان سبب آغاز جنگ معرفی شود.
اما در مورد محتوای یادداشت آقای لطفی نیز بایست بگویم، در این یادداشت با دو بخش روبروییم. اولا روایتهایی که به زعم آقای لطفی با یادداشت من در تناقض است. ثانیا ارجاع به متن سخنرانی آیتالله منتظری در خطبههای نماز جمعه ۱۱ آبان سال ۵۸.
در بخش اول نیز یکبار به خاطرات آیتالله منتظری ارجاع داده شده است و یکبار به نقل از آقای سید هادی هاشمی مسئول وقت دفتر آقای منتظری.
آنچه به خاطرات شخص آیتالله منتظری ارجاع داده شده، در مصاحبهای که از بیبیسی پخش شد نیز آمده است، این خاطره حاوی چنین جملاتی است:
«آن اول که انقلاب شد ما شعارهای تند هم دادیم برخیهامون. صدور انقلاب و امروز ایران و فردا عراق و پسفردا کجا. از این شعارهای تند موجب شد کشورهای مجاور وحشت بکنند من رفتم خدمت مرحوم آیتالله خمینی در همین منزل مقابل منزلمون (واقع در قم) که منزل آقای یزدی بود (واقع در قم). اینجا خدمت ایشون عرض کردم همه جا رسمه وقتی در یک کشوری انقلاب میشود. هییتهای حسن نیت میفرستند برای کشورهای مجاور و به کشورهای مجاور حالی میکنند ما به شما کاری نداریم و روابطمون مثل قبل هست و ما متاسفانه این کار رو نکردیم و هرچه زودتر بکنیم بهتره برای اینکه الان صدام داره زمزمه جنگ میکنه و «اون قرار الجزایر را پاره کرد و اینها»، بنابراین هرچه زودتر باید جلوی این قضیه گرفته شود. که اونوقت ایشان گفتند این حرفا چیه میزنی، من گفتم نمیشود که دور کشور را دیوار بکشیم ما میخواهیم با همسایههامون رابطه داشته باشیم اما ایشون گفت ما میخواهیم دور کشورمون دیواربکشیم!»
توجه داشته باشیم چه کتاب خاطرات آیتالله و چه مصاحبه پخش شده از بیبیسی سالها بعد از آغاز جنگ و پایان جنگ انجام شده است.
با دقت در این روایت جدای از اینکه ظاهرا به جز اعتماد به روای آن راهی برای راستیآزمایی آن نداریم، گفته شده است این دیدار «در قم اتفاق افتاده است» و اشاره میشود «صدام نیز قرارداد الجزایر را پاره کرده است». این در حالیست که مرحوم امام بهمنماه سال ۵۸ به تهران بازگشته و قطعنامه ۲۶ شهریور ۵۹ توسط صدام لغو شده است. بنابراین این روایت نمیتواند صحیح یا دستکم دقیق باشد.
البته این ایراد تنها به نقل خاطرات شفاهی آیتالله منتظری وارد نیست، در روایت بسیاری دیگر از اشخاص نیز با گذر زمان، چنین «زمانپریشیها» یا عدم دقتنظرهایی وجود دارد که به دلایل مختلف نیز قابل درک است اما آنچه واقع شده است را تغییر نمیدهد.
حال در این میان، ما از یک طرف با یک روایت چنین ایرادداری از شخص آیتالله منتظری روبرو هستیم و یک روایت دیگر از دفتر ایشان که در یادداشت آقای لطفی نیز به «نقل» آمده است، و از یک طرف با متن سخنرانی ایشان در خطبههای نماز جمعه ۱۱ آبان ۵۸ و روایتهای شورای انقلاب که در زمان خود مکتوب شده است.
یکبار دیگر به «بخشهایی» از متن خطبه توجه کنیم: «ای کسانی که در کشورهای اسلامی حکومت میکنید از این وضعی که برای حکومت ایران پیش آمد عبرت بگیرید، ظلم و تعدی و استبداد نکنید... سازمان امنیت ایران خیلی قدرتش زیادتر بود از ادارههای شما، اخیرا یک عده از برادران مسلمان ما را در عراق اعدام کردند. آن نقشی که محمدرضا در ایران بازی میکرد حالا آن آقا در عراق بازی میکند و میخواهد ژاندارم منطقه بشود. ملت عراق هم مسلمانند تا کی میتوانند صبر کنند؟! تو قدرتت بیش از محمدرضا نیست.»
حالا تصور فرمایید این سخنان در عراق ترجمه شده و به گوش مقامات رسیده، اینکه آقای لطفی برای این عبارات صفت «مشفقانه» بکار برد یا خود آیتالله آن را «امر به معروف و نهی از منکر» اعلام کند، این واقعیت را که آقای دعایی به عنوان سفیر وقت ایران در عراق، در شورای انقلاب طرح کرده و آن حساسیت مسئولان عراقی به اظهارات رئیس خبرگان قانون اساسی است را تغییر نمیدهد.
حالا شما جای من باشید مرکز ثقل قضاوتتان را خاطرات و نقلقولهای دفتر آیتالله میگذارید یا تصاویر خود آیتالله و متن مکتوب خطبهها؟ کدامیک؟
با این حال بایست تاکید کنم صادقانه بگویم، من ابدا باور ندارم آیتالله «خواسته باشند» خلاف بگویند، اما تغییر روایت افراد در بیان خاطرات و مصاحبههای شفاهی در طول زمان، بارها اتفاق افتاده و مختص آیتالله منتظری نیز نیست، چه آنکه در همین مورد و در مورد روایت موضع مرحوم امام درباره مذاکره با صدام از زبان مرحوم سیدمحمود دعایی نیز، طی سالهای مختلف شاهد تغییرات هستیم و نگارنده منتقد آن تغییرات نیز هست.
در هر صورت رواست در بررسی موضوعات تاریخی جوانب امر، بافتار ماجرا و اسنادِ در زمانی بیش از خاطرات اشخاص آن هم وقتی سالها بعد بیان شده است مد نظر قرار گیرد.
همچنین باید تاکید کنم، چنانکه اشاره شد به دلایل متعدد که فقط به یکی از آنها در یادداشتم اشاره کرده بودم، امروز میدانیم که صدام مدتها پیش، تصمیم خود برای آغاز جنگ با ایران را گرفته بود، و سخنان مقامات ایرانی از مهندس بازرگان و موضع دولت موقت تا وزارت خارجه و ریاست جهموری و آیتالله منتظری و مرحوم امام، نمیتواند سبب آغاز جنگ در نظر گرفته شود. اما این تغییری در آنچه واقع شده است و آن حال و هوای تقریبا همه سیاستمداران و مقامات وقت ایران نمیدهد.
منبع: جماران
کلیدواژه: انتخابات مجلس لیگ برتر بازی های آسیایی هانگژو امام خمینی دفاع مقدس آیت الله منتظری انتخابات مجلس لیگ برتر بازی های آسیایی هانگژو آیت الله منتظری مرحوم امام آقای لطفی نماز جمعه آغاز جنگ خطبه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۷۸۲۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امام خطر اسراییل و استکبار جهانی را به بشریت گوشزد کرد
آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی در مراسمی که به مناسبت روز معلم از سوی شاگردان آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی برگزار شد، در سخنانی اظهار کرد: سالروز شهادت علامه بزرگوار مرحوم مطهری رضوان الله تعالی علیه که به عنوان روز معلم نامگذاری شده، بدین جهت چند جملهای عرض میکنم. اولاً باید یاد آن شهید بزرگوار همیشه زنده باشد. ارزش وجودی مرحوم مطهری در این بود که خطر انحرافات، بدعتها و آسیبها و حملاتی که به دین و اعتقادات مردم میشد را به موقع تشخیص داده و با آن مقابله میکرد و این ویژگی ممتاز یک معلم است.
وی افزود: معلم حقیقی انسان که نظیر و مثلی ندارد خدای تبارک و تعالی است. این عنوان «علّم آدم الاسماء «و علم اسماء که خدای تبارک و تعالی به آدم تعلیم نمود، فقط این نبود که یک اسماء و حقایقی را به آدم نشان داده باشد، بلکه راه سعادت و شقاوت و اسباب آن را نیز به او نمایانده است. با نگاهی مختصربه قرآن میبینیم اسباب سعادت و خوشبختی همینطور اسباب خسران و حتی خسران مبین، همه در قرآن بیان گردیده است. یک معلم واقعی هم باید به این مرحله برسد و همهی همّ و تلاش ما و شما نیز باید همین باشد. در اینصورت است که اطلاق معلم آن هم در حد یک موجبهی جزئیه بر ما مفهوم پیدا می کند.
رییس مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) بیان داشت: اگر امروز بخواهیم معلم نمونه قرن را معرفی کنیم باید امام خمینی را نام ببریم که چگونه بشر را متوجه خطرات جهانی این قرن کرد. امام فقط با طاغوت ایران مقابله نکرد، امام فقط خطر پهلوی را در ایران تشخیص نداد که با آن مقابله کند، امام خطر استکبار جهانی را به بشریت گوشزد و همه مردم دنیا را متوجه این خطر بزرگ کرد و راه مقابله با آن را بیان کرد. امام خطر اسرائیل و صهیونیزم را برای همه ادیان بیان کرد نه فقط برای اسلام. اسرائیل برای همه ادیان و همه کشورهای اسلامی خطرناک است. امام همه انسانها و همه علما و دانشمندان مذاهب را به مقابله با خطر اسراییل دعوت نمود و این شاخص بزرگ یک معلم است.
وی افزود: میخواهم این نتیجه را بگیرم که همه ما مخصوصاً در این زمان، باید مراقب دین و اعتقادات مردم از هجوم بدعتها، خرافات و اشتباهاتی باشیم که عدهای بخواهند در دین داخل کنند. چنانچه یک مدرس و استاد حوزه به این مهم توجه داشته باشد او میشود معلم واقعی. همه ما باید به این سمت برویم. گاهی که انسان در خلوت خودش محاسبه میکند که کجا وظیفه خودش را درست انجام داده و کجا انجام نداده؟، مشاهده میکند که در خیلی از جاها کوتاهی کرده است. باید کاملاً مراقب انحرافات بود، متأسفانه در سیمای جمهوری اسلامی مباحثی در سیشب از ماه رمضان مطرح گردید که بسیاری از آنها بیاساس بود که اکنون من نمیخواهم به تفصیل وارد این موضوع شوم. اینها را چه کسی باید دنبال کند و جواب بدهد، در آخر هم منتهی شد به یک اهانت بسیار شرمآور به ساحت مقدس رسول اکرم، که انسان اگر از این جهالت و از این اهانت دِق کند و بمیرد حق دارد، ولی متأسفانه مطرح شد.
آیت الله فاضل لنکرانی اضافه کرد: در این سخنرانیها اگر کسی دقت کند گوینده ناخودآگاه به این نتیجه رسیده که دین در هیچ زمانی برای مردم پذیرش ندارد و اولیاء دین نمی توانند مردم را جذب دین کنند. آیا این نتیجه با حقیقت دین سازگاری دارد؟ آیا این انحراف نیست؟ مسئولین صدا و سیما اشکالات علمی این مطالب را از حوزه و اندیشمندان مطالبه کنند و عده ای کارشناس دینی که لااقل بهره ای از اجتهاد دارند را بکار گیرند تا راجع به آن اظهار نظردقیق نمایند. حرفهای مطرح در آن برنامه پر از اشکال علمی و التقاط و انحراف و تفسیر به رای است، انسان این درد را کجا ببرد؟ «هُدًی لِلْمُتَّقِینَ» را با اینکه آیات بعد آن «الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ…» معنا کرده، معنا میکند به کسانی که حسود نیستند، ما به چه دلیلی از جیب خودمان، آیات قرآن و روایات را اینطور تخریب کرده و به ذهن جوانان و جامعه القا کنیم. در علم اصول و قواعد تفسیر واضح است که هر حدیثی که مشابهت لفظی با یک آیه دارد را نمی توان درتفسیر آن آیه قرار داد و اساساً حدیث را باید بر اساس ضوابط علم اصول تفسیر نمود در حالیکه در این سخنرانیها بدون توجه به این نکات صحبت شده است. بنابراین حوزهها باید بیدار باشند.
وی بیان داشت: بسیار مایه تأسف است که انسان ببیند یک مسائل انحرافی آن هم در مقدّسترین زمانها از سیمای جمهوری اسلامی پخش میشود و متأسفانه در حوزه علمیه احدی به آن پاسخ نمیدهد. چرا؟ ما همه دلسوز انقلابیم، پوست و خون و رگمان انقلاب است ولی این انقلاب را ما برای اسلام و احیای مکتب امام صادق (ع) میخواهیم، منِ طلبه حق ندارم از جیب خودم مطلبی را مطرح کنم که همهاش بافتنی است نه اساس دارد نه دلیل، همهاش بافتنی است! این دردی است که امروز وجود دارد.
رییس مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) با بیان اینکه روز معلم نه فقط روز تجلیل از مرحوم علامه مطهری؛ بلکه باید تجلیل از همه اساتید و فقها و حکماً و مفسران حاضر و درگذشته باشد، ابراز کرد: کار یک معلم از کار یک طبیب بهمراتب مهمتر و بزرگتر است. آیا روایت «ابٌ علّمک» را به صرف اینکه کسی یک اصطلاحات و اقوالی را بلد باشد و برای شما ذکر کند میتوان بر او تطبیق داد؟ یا ابٌ علّمک کسی است که موارد خطر را بشناسد و بفهمد و تعلیم دهد؟ وقتی انسان به صنف عالمان توجه کند تنها صنفی که میتواند انحراف و بدعتها را تشخیص دهد فقها هستند، چرا فرمودند «الفقهاء حصون الاسلام»؟ نگفتند حکماً و مفسران! فقه در این روایت به معنای اعم نیست بلکه آنهایی است که آشنا با احکام دین، با حلال و حرام و ضوابط آن هستند که میتوانند اسلام را حفظ کرده و حصن برای اسلام باشند. ما باید در این مسیر قرار گرفته و پیش رویم.
وی افزود: از این محبت و بزرگواریای که آقایان در مقام تکریم از استاد نسبت به بنده فرمودند متشکرم. بحمدلله آقایان خود از اساتید هستند، من همیشه خدا را نسبت به این لطف و عنایتی که در کنار همه الطاف و نعمش فرموده شاکرم که در مجلس بحث ما عدهای قابل توجه حضور دارند که هریک از اساتید دروس عالی حوزه و اهل دقت و نظر هستند.
آیت الله فاضل لنکرانی در پایان اظهار کرد: دعا میکنم خداوند افقهای بزرگ علمی را به روی همه ما باز کند، گاهی فکر میکنم عمر تمام شد، چه چیز دست ما آمده؟ هیچی! از این صحبتها و تعریفهایی هم که میشود فریب نباید خورد. اینها همه تخیل است و آدم خیال میکند، واقع این است که ما باید با دعا و تضرع، با نماز شب و توسل به ائمه از خدا بخواهیم وقتی از دنیا میرویم دستان ما از علم پر باشد، هر چه که علم انسان بیشتر باشد رتبه او در عالم قیامت و تقربش به خدا بالاتر است، اینکه در قیامت شأن عالم از شهید هم بالاتر است، وجهش همین است، ان شاءالله خداوند نصیب همه ما بفرماید.
گفتنی است در ابتدای این مراسم از مقام و زحمات علمی آیت الله فاضل لنکرانی طی آئینی از سوی شاگردان وی تجلیل شد.
کد خبر 6093744